■محمد رحیم متقی ایروانی در ۲۱ بهمن ۱۲۹۹ در شیراز متولد شد. و در سال ۱۳۲۴ در رشته حقوق قضایی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده بود.
محمد رحیم ایروانی گروه صنعتی ملی را در اسفند ۱۳۳۰ تاسیس کرد، و این گروه را با تقریباً ۱۰ هزار کارمند و کارگر و تولید ۲۵٬۰۹۸٬۰۰۰ جفت کفش در سال ۱۳۵۶، به یکی از موفقترین گروههای صنعتی ایران در قرن بیستم تبدیل کرد.
□ایروانی شخصیتی کاریزماتیک داشت که بندرت در انسانهای عادی وجود دارد. با این ویژگیهاست که شخص، توانایی رهبری، ترغیب، تحریک، الهامبخشیدن و نفوذ در افراد را در جهت رسیدن به اهداف فردی، اقتصادی و اجتماعی پیدا میکند.
●ایروانی هر سه ضلع مثلث اقتدار کاریزماتیک را داشت؛ در خانوادهای تاجرزاده و بزرگ بهدنیا آمد. در بهترین شرایط آموزشی ممکن در آن زمان به یادگیری مطالبی پرداخت که در جامعه ایران به فرد ویژگیهای خاص اعطاء میکرد. و با استفاده از سرمایه فیزیکی، ذخیره سرمایه انسانی (دانش انگلیسی، دانش حقوق، دانش اقتصادی و دانش مدیریت) و سرمایه اجتماعی (ایجاد شبکه روابط و استفاده از آن در رهبری) در طول فعالیتهای اقتصادیاش با تکیه بر رهیافتی مشخص و راهی که از آغاز مشخص کرده بود، به دستاوردهای بزرگی نائل آمد.
○نحوه رفتار ایروانی در جهت برقراریِ رابطهای مستمر با افراد پیش میرفت و در بسیاری از موارد افراد جذب شخصیت و کار او میشدند.
ایروانی صاحب یکی از مهمترین ویژگیهای کاریزمایی، یعنی آیندهنگری بود. عامل اصلی موفقیت وی، برنامه کارش بود. در واقع او پایش را در جای سفت میگذاشت و بینشی قوی از تحولات بازار داشت.
■ایروانی همانطور که محکم مینوشت، آنقدر محکم که برخی از اوقات قلم در دستش میشکست، با قاطعیت تصمیم میگرفت و با قدرت عمل میکرد.
□ایروانی صفت نیکوی راستگویی را از پدرش به ارث برده بود. قرمطی نیز هماره بر این باور است که صداقت بُرندهترین سلاح آدمیست.
●برای ایروانی حسابداری، اهمیت زیادی داشت. و در بدو استخدام به همه توصیه میکرد که با نوشتن دفتر روزنامه کارآموزی و حسابداری را آغاز کنند. او از دقت و محاسبهگری در کارها بهشدت استقبال میکرد.
○بهروایت عطری یکی از مدیران ارشد او که از روزهای نخست در سرای محمدی با او بود، "انگیزهی اصلی او این بود که میخواست که کفش ارزان و با دوام، به پای برهنهها کند." حتا اگر انگیزه اصلی او این بوده باشد، بیتردید این انگیزه با توجیه اقتصادی و محاسبهگری نیز گره خورده بود. (۱)
■بررسیها نشان میدهد که ایروانی مانند صنعتگران کلاسیک و فوردیسم، رفتار مدیریتیِ دوگانهای با مجموعه تحت سرپرستی خود داشت. او برای مدیران و کارکنان و پرسنل ارشد ستادی، تمدد روانی را لازم میدید و برای کارگران تمدد فیزیکی را مناسب میدانست. بهطور مثال، درخواست مرخصی طولانی برای کارگران بندرت پذیرفته میشد مگر اینکه مرخصی دستهجمعی بود.
□او همچنین سعی میکرد با دانستن جزییات زندگی مدیران و کارگران با آنها همذاتپنداری کند و حتا اسامی فرزندانشان را بهخاطر میسپرد. وی در سال چندبار به مسافرت خارجی میرفت و هربار در بازگشت به نحو مشهودی، نوآوریهایی در تولید و توزیع ارائه میکرد.
●از دیگر خصوصیات برجسته ایروانی، استفاده از روابط اجتماعی بود. او از تمام ارتباط و دوستهایش در طول دوران کودکی، جوانی و دوران تجارت در جهت پیشبرد کارش استفاده میکرد. ایروانی شیوههای خاصی برای ایجاد ارتباط و محکم کردن رابطه دوستی آموخته بود، از جمله او مهمترین روزهای زندگی دوستان و اقوام را به آنان یادآوری میکرد و با افراد خانواده ایشان دوستیِ تمامعیاری بههم میزد.
○اما دریغ، این برند که روزگاری ۲۵میلیون جفت کفش در طول یک سال تولید میکرد و در همان زمانها بود که برخی از سازمانهای بینالمللی ارزش این برند را حدود ۱۱۰میلیون دلار برآورد کرده بودند، اما این روزها گویا کفش ملی دیگر مانند گذشته تبوتابی ندارد و این برند، مدتهاست که دیگر قدمهای خود را آهسته کرده، مانند گذشته خرطومش را در هوا نمیچرخاند و همچون فیلی که عاجش را قاچاقچیان ساحل عاج برای سودای صنار پول سیاه کشیدهاند، سببِ افسردگیاش شده و رمقی را برای جَستوخیزش نگذاشتهاند.
■ایروانی، پس از مصادره مجموعه کارخانهاش، با دلی شکسته به آمریکا رفت و کودکان تحت نظرش، که آن زمان ۱۴ تا ۱۶ ساله شده بودند را هم، با هزینه خودش به آمریکا برد و در آنجا کارخانه چرمسازی بوستون را تاسیس کرد و باز هم کفش تولید کرد! وی در ۱۲ بهمن ۱۳۸۴
برچسبها: ایمان خسروی





