■گرت مورگان، در کتاب مشهور خود "سیمای سازمان" (Images of Organization)، سازمانها را از منظر استعارههای گوناگون بررسی میکند. یکی از قویترین این استعارهها، "سازمان به مثابه زندان روح" است. این استعاره نمایانگر محیطهای کاریای است که خلاقیت، آزادی و انگیزه کارکنان را محدود میکنند و افراد را در چارچوبهای سخت و ناسالم اسیر میسازند.
□سندرم استکهلم سازمانی: عشق به زنجیرها
در برخی محیطهای کاری، ساختارهای کنترلگر، فرهنگهای ناسالم و ارتباطات سمی، فضایی شبیه زندان ایجاد میکنند. در این شرایط، کارکنان به جای تلاش برای تغییر یا خروج از محیط، به وضعیت موجود عادت کرده و حتی به آن وابسته میشوند. این پدیده، که به سندرم استکهلم سازمانی معروف است، زمانی رخ میدهد که:
• فرد آسیبهای محیط کاری را نادیده میگیرد.
• زنجیرهای وابستگی به ساختارهای ناسالم را میپذیرد.
•به دلیل ترس از تغییر یا احساس امنیت کاذب، از رهایی اجتناب میکند.
●نشانههای سندرم استکهلم سازمانی:
▫️ توجیه رفتارهای ناعادلانه مدیران.
▫️ وابستگی به فرهنگ ناسالم سازمانی.
▫️ ترس از تغییر و ترک سازمان، حتی در شرایط آسیبزا.
▫️ پذیرش فشارهای غیرمنطقی بهعنوان بخشی از زندگی حرفهای.
○تأثیرات این پدیده بر کارکنان:
▪︎کاهش خلاقیت: افراد انگیزهای برای نوآوری ندارند.
▪︎افت عملکرد: انرژی روانی کارکنان در محیط ناسالم تحلیل میرود.
▪︎فرسودگی شغلی: ترس و وابستگی باعث استهلاک روحی و جسمی میشود.
■راهکارهایی برای مقابله با سندرم استکهلم سازمانی:
• افزایش خودآگاهی: تشخیص آسیبهای محیط کاری.
• جستوجوی فرصتهای جدید: بررسی مسیرهای شغلی جایگزین.
• ارتباط با افراد مثبت: تقویت شبکه ارتباطی سالم.
• تمرکز بر رشد شخصی: یادگیری و تقویت مهارتهای حرفهای.
• تقویت فرهنگ سازمانی: تلاش برای تغییرات مثبت در محیط کاری.
□نتیجهگیری:
سندرم استکهلم سازمانی نشاندهنده عمق تأثیر محیطهای کاری ناسالم بر روان و روح کارکنان است. همانطور که مورگان تأکید میکند، شناخت این زندانهای سازمانی و تلاش برای رهایی یا تغییر آنها ضروری است.
▪︎آیا شما هم عاشق زندان سازمانی خود شدهاید؟
----------
برچسبها: ایمان خسروی





