🔴با کمی کاریزما میتوانید مدیر، سیاستمدار، پدر یا مادر و یا مربی کارآمدی باشید. کاریزما یکی از عوامل موفقیت (در واقع یکی از عوامل ناشناختهی موفقیت) در رهبری است. در گذشتههای دور هم، رهبران و شخصیتهای کاریزماتیک وجود داشتند. این رهبران وقتی ظاهر میشدند که جامعه برای مواجهه با جنگ یا حادثهای دیگر به اتحاد سریع مردم نیاز داشت. آنها توانایی متحدکردن افراد زیادی را دارند. آنها میتوانند مردم را تشویق کنند تا برای موفقیت گروه از خودگذشتگی کنند. این افراد قدرت کاریزماتیک دارند. مثل وینستون چرچیل، مارتین لوتر کینگ و نلسون ماندلا.
🟢در ظاهر، اینها هیچ ربطی به دنیای تجارت یا آموزش ندارند، ولی در این حوزهها هم کمی کاریزما میتواند تأثیر زیادی داشته باشد. حالا شما کاریزما دارید؟ اگر ندارید، نگران نباشید. چون با تمرین آن را بهدست میآورید. محققان روشهای زیادی را برای بهبود کاریزما ابداع کردهاند. اگر میخواهید کاریزمای شخصی خود را بهبود ببخشید، به موارد زیر توجه کنید:
۱. از استعاره استفاده کنید.
مثلا «ما رقبای خود را بهزانو درآوردهایم»، «باید مسیر خود را تغییر دهیم».
عملکرد: استعاره نشان میدهد چقدر باهوش هستید.
۲. از داستان و مَثَل استفاده کنید.
عملکرد: داستانهای شخصی بهتر در یاد مخاطب میمانند.
۳. جنبهی اخلاقی را نشان دهید.
مثلا بگویید: «این کار درست است».
عملکرد: نشان میدهید رهبر درستکاری هستید و صداقت دارید.
۴. روی احساسات جمعی تأکید کنید.
«قویتر خواهیم شد.»
عملکرد: با این کار به مخاطب نشان میدهید نگران رفاه آنها هستید، نه نگران خودتان.
۵. انتظارات زیادی برای خود و پیروان خود داشته باشید.
عملکرد: نشان میدهد باید قوی باشید تا بتوانید از پس بحرانها بربیایید.
۶. اعتمادبهنفس خود را به دیگران نشان دهید.
عملکرد: اعتمادبهنفس شما نشان میدهد چرا افراد باید از شما پیروی کنند نه از دیگران!
۷. از استفهام انکاری استفاده کنید.
«چرا باید به حرف من گوش دهید؟»
کاربرد: دیدگاه خود را به دیگران منتقل میکنید.
۸. حواستان به تأثیر زبان بدن باشد.
مثلا بلندکردن دستان، بالابردن انگشت شصت یا جلودادن سینه
کاربرد: این حرکات (زبان بدن) باعث میشوند بزرگتر، بهتر و مهمتر به نظر برسید.
۹. به حالتهای صورتتان توجه کنید.
مثلا لبخند زدن، تکاندادن سر یا آرام بهنظر رسیدن.
کاربرد: مخاطبان ناخودآگاه این حالتهای صورت را تقلید میکنند. این باعث میشود حس بهتری داشته باشند.
۱۰. تُن صدای خود را بالا و پایین ببرید.
کاربرد: باعث میشود مخاطبان به همهی سخنرانی شما گوش دهند. قبل از شروع سخنرانی، شاید بهتر باشد اول مهارتهای کاریزماتیک را جلوی آینه یا عزیزانتان تمرین کنید.
🔵از کجا میفهمید کاریزمای خود را بهبود بخشیدهاید؟ اگر بتوانید کودکان خود را بدون شکایت به رختخواب بفرستید و کاری کنید سبزیجات بخورند، حتما موفق هستید!
✍️منبع: psychologytoday
---------
برچسبها: ایمان خسروی
🔴استیفن رابینز ، هفت ویژگی فرهنگ سازمانی را به نقل از مقالهی بورگ میآورد که میتوان آنها را ابعاد فرهنگ سازمانی دانست. این هفت ویژگی عبارتند از:
🟩ریسکپذیری و نوآوری (Innovation and risk taking): کارکنان سازمان تا چه حد به نوآوری و ریسککردن تشویق میشوند؟
🟦توجه به جزئیات (Attention to detail): تا چه حد از کارکنان انتظار میرود که دقت داشته باشد و قدرت تحلیل خود را در توجه به جزئیات بهکار بگیرند؟
🟫نتیجهگرایی (Outcome orientation): مدیریت تا چه حد بر روی دستیابی به نتایج تأکید دارد و نتیجهگیری را نسبت به روش دستیابی به نتیجه در اولویت قرار میدهد؟
🟧انسانگرایی (People orientation): تا چه حد در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها، به اثر آنها بر روی افرادی که داخل سازمان کار میکنند توجه میشود؟
🟨گرایش به کار تیمی (Team orientation): فعالیتهای مجموعه تا چه حد حول کارهای تیمی میگردد؟ آیا به جای افراد، کارها به تیمها واگذار میشود؟
🟪تهاجمی بودن (Aggressiveness): افراد داخل سازمان تا چه حد تهاجمی و رقابتی برخورد میکنند؟
⬛ثبات (Stability): تا چه حد رفتارها و برنامههای سازمان، بر حفظ وضعیت موجود (به جای رشد و حرکت به جلو) تأکید میکنند؟
⚪رابینز معتقد است که اگر میخواهید فرهنگ سازمان خود را توصیف کنید، با شرح دادن وضعیت هر یک از این هفت مولفه، تصویر نسبتاً شفافی را از فرهنگ سازمانی مجموعهی خود در اختیار مخاطب قرار دادهاید.
🔴اهمیت فرهنگ سازمانی برای ما چیست؟
🟩بهبود فرآیند استخدام: کارکنان قبل از درخواست استخدام در شغل، فرهنگ آن شرکت را در نظر میگیرند.
🟦بهبود حفظ کارمندان: فرهنگ یکی از دلایل اصلی است که کارکنان به خاطر آن در شغلشان میمانند.
🟫بهبود هویت برند: برخی کارکنان، گزارش میدهند که میخواهند شغلشان را به خاطر فرهنگ سازمانی ضعیف، عوض کنند.
🟧بهبود مشارکت: شرکتهایی که فرهنگ سازمانی مثبتی دارند، نرخ مشارکت کارکنان بیشتری دارند.
🟣رهبران باید حامی فرهنگ سازمانی باشند.
مسئولیت ایجاد فرهنگ مناسب در هر سازمانی، بر عهده رهبران تیم و مدیران است. بهعنوانمثال اگر شرکتی، رسیدگی به ارزش خاصی را در اولویت خود قرار داده باشد و تیم رهبری آنها را نادیده بگیرد (یا برخلاف آن عمل کند)، تلاش سایر کارکنان تضعیفشده و اهداف شرکت با شکست روبرو میشود.
⚫مدیران و رهبران تیم، باید از طریق تعیین اولویتهای فرهنگ سازمانی خود، رفتار و منش کارکنان را جهت داده و از تلاش آنها برای بهکارگیری این اولویتها حمایت کنند. همچنین باید دائماً با آنها درباره ارزشها و فرهنگهای سازمان، بهطور واضح و شفاف صحبت کرده و بازخورد کارکنان را در تصمیمات خود لحاظ کنند. دیدگاه کارکنان لازمهی تشخیص فرهنگ مناسب است.
---------
برچسبها: ایمان خسروی





